loading...
Esfahan
حمیدرضا موسوی بازدید : 59 1392/12/23 نظرات (0)
نام رمان : نقطه کور 
 

حجم کتاب (مگابایت) : 2.4 (پی دی اف) – 0.2 (پرنیان) – 0.9 (کتابچه) – 0.3 مگابایت (epub)

 

ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، epub 

 

تعداد صفحات : 268

 

 خلاصه داستان :

 

بعضی وقت ها توی زندگی، ممکنه یه اتفاق خیلی کوچیک، مسیر زندگیمون رو عوض کنه… حالا اون اتفاق هر چیزی میتونه باشه.
میتونه یه نگاه باشه… میتونه یه لبخند باشه، یا یه جمله، یه بوسه، یه نامه یا هرچیز کوچیک دیگه ای که شاید زیاد با اهمیت به نظر نیاد ولی راه زندگیمون رو عوض کنه و آینده مون رو تحت الشعاع قرار بده…

 

حمیدرضا موسوی بازدید : 124 1392/12/23 نظرات (0)

 نام رمان : دو نقطه متقابل

 

 حجم کتاب (مگابایت) : 1.3 (پی دی اف) – 0.2 (پرنیان) – 0.8 (کتابچه) – 0.2 مگابایت (epub)

 

 ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، epub 

 

 

 تعداد صفحات : 119

 

 خلاصه داستان :

 

دختر شاد و شوخ و سرحالی ، به نام نگین ستوده ، سال سوم گرافیک که خانواده ای چهار نفره داره …
نگین روزی متوجه می شه که شرکت پدرش و شریک پدرش ورشکست شده … اوضاع خانوادگیش بهم می ریزه و همه در تکاپو و اضطراب هستن که پدر نگین و شریکش ، امید شمس ، تصمیم می گیرن تا از دوستی تقاضای کمک کنن .
امید شمس ، پسری جدی ، سرد و خشک که از هر موقعیتی برای تمسخر استفاده می کند … او پسر صمیمی ترین دوست پدر نگین است … 
حال این دو در مقابل هم قرار می گیرند … دو نقطه مقابل هم … نگین با خود عهد می بندد که تلافی کند و ….

 

حمیدرضا موسوی بازدید : 100 1392/11/11 نظرات (0)

خلاصه داستان :همیشه مجبور یا شاید در معرض انتخاب هستیم . انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب دوست، انتخاب همسر و… در این رمان دختری به نام مدیا تحت شرایطی مجبور به انتخاب همسر میشه شاید هم مجبور به یک معامله میشه و در ادامه …..

حمیدرضا موسوی بازدید : 113 1392/11/11 نظرات (0)

خلاصه داستان :طناز برای اینکه دل مامان باباش رو نشکنه و همینطور با اونی که اونا میگن ازدواج نکنه میگه عاشق دوست برادرش پدرام شده ، که از قبل با پدرام و داداشش طاها برنامه ریزی میکنن تا پدر ومادرش متوجه چیزی نشن ولی …

حمیدرضا موسوی بازدید : 102 1392/11/11 نظرات (0)

خلاصه داستان :“پرتو” دختریه که چندین سال قبل به پسر عموش علاقه مند شده. اما پسر عموش با یه فرد دیگه ازدواج می کنه. پرتو که از این موضوع ضربه بزرگی خورده درصدد پس گرفتن زندگی خودشه…

حمیدرضا موسوی بازدید : 85 1392/11/11 نظرات (1)

خلاصه داستان :یاسمن دختر جوانی است که با وجود مخالفت پدر ، تنهایی با دوستانش به سفر کیش می رود. آنجا با افرادی آشنا می شود و اتفاقاتی برایش می افتد که شروع یک فصل جدید از زندگی اش را رقم میزند …

حمیدرضا موسوی بازدید : 62 1392/11/11 نظرات (0)

خلاصه داستان :تمام ماجرا سَر  بدست آوردن یک میراث بزرگه. ماهان برای اینکه از ارث محروم نشه باید به شرط پدربزرگش که ازدواج با دختریست که مورد تایید او باشد عمل کند . و ستاره دختریست که برای برآورده کردن آرزو های خانواده اش آینده خود را به بازی میگیرد . دست روزگار این دو را کنار هم قرار میدهد. و اتفاقاتی می افته که خوندنش خالی از لطف نیست…

حمیدرضا موسوی بازدید : 158 1392/11/11 نظرات (0)

خلاصه داستان :این داستان ادامه ی جلد اوله . داستان یه عشق با محدودیته !  حنانه دختری که با عشق آشنا میشه و به کسی دل میبنده که همه اونو از عشق به حنانه دور میکنن. اما روزگاره دیگه… علی عطا طی یه حوادثی با اینکه عاشق و شیفته حنانه است با شخص دیگه ای ازدواج میکنه و تازه مشکلات شروع میشه…

حمیدرضا موسوی بازدید : 108 1392/11/11 نظرات (1)

خلاصه داستان :دوتا دختر به اسم های شادی و آنیتا (یعنی خودم و دوستم) با کلی بدبختی و مصیبت دانشگاه شیراز رشته ای که زیاد بهش علاقه ای ندارن اما دهن پرکنه قبول میشن.

درمقابل مخالفت خونواده هاشون ایستادگی شدیدی میکنن تا اینکه بلاخره میتونن رضایتشونو جلب کنن. راهی شیراز میشن و زندگی جدید دانشجوییشونو شروع میکنن. ماجرا هم از روز اول که قبل از شروع کلاسا میرن شاهچراغ واسه زیارت و ادای نذر یکمش شروع میشه.

همش نه فقط یکمش و خب روزهای بعد و بعدتر که باعث میشه این دوتا دختر جوون بفهمن زندگی فقط شوخی و خنده و یکمی هم درس خوندن نیست. جونشون به جون هم بسته اس اما مدام در حال سر و کله زدن با هم هستن. هیچکدومشونم اخلاق درست و حسابی ندارن مخصوصا آنیتا .

badboy بازدید : 406 1392/04/11 نظرات (0)


خلاصه داستان :دختری هم نسل من و تو …

در مسیر زندگی یکنواختش حرکت میکنه … منتظر یک حادثه ی عجیب الوقوع نیست اما از یکنواختی خسته شده … روی پای خودشه … مستقله … عقاید محکمی داره … پای عقایدش می ایسته … و در این راه سعی میکنه تا به خیلی ها بفهمونه یک دختر، یک زن، یک بانو ،یک خانم … میتونه تنهایی نجابت و شرافتشو حفظ کنه …
باور هاشو به شدت باور داره … و کم کم در گذر زمان طعم عشقی ناخوانده رو تجربه میکنه که اصلا منتظرش نیست … !!!.

badboy بازدید : 451 1392/04/10 نظرات (0)

خلاصه داستان :میشا یه دختر مستقله که خیلی سرزنده و شاده و دوست داره خودش برای زندگیش تصمیم بگیره اما دیگران با ابراز نظراتشون مانع میشن . هامین پسریه که ۱۲ ساله خارج از ایران زندگی میکنه و حالا میخواد برگرده ، که از قضا اونم دوست داره خودش واسه زندگیش تصمیم بگیره …

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 991
  • کل نظرات : 96
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 1401
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 222
  • بازدید امروز : 32
  • باردید دیروز : 355
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 418
  • بازدید ماه : 564
  • بازدید سال : 21,420
  • بازدید کلی : 810,472
  • کدهای اختصاصی